skip to main
|
skip to sidebar
عسل خانوم
Sunday, August 5, 2007
خوابيدن در جاهاي گرم و نرم
جارو برقي سواري
من و شستن صورت مامان جون
شبي در پارك قيطريه 3
يك عكس يادگاري با دوستام، بعضياشون هنوز خيلي كوچولون،طفلكي ها، بعضياشونم هنوز كوچولوترن
آقاي گنده مگه خودت آبجي نداري؟!؟
مامان داديار واسم يه توپ قد شيكم دائي جونم با يه عروسك خوشگل فرستادن. خيلي خيلي مرسي
شبي در پارك قيطريه 2
جاي دست به اين راحتي ديده بودين؟
اينقدر از اين سرسره بالا پائين رفتم كه شيكم دائي جونم شده بود قد يه عدس، نيمرخ شيكمو ديدين، آخر شب ديگه نبود... باربي
شبي در پارك قيطريه
مجبور بودم تو قيافه باشم، آخه اين پسره كه پشت سرم سوار اون حيوون مسخره بود همش هي اذيتم ميكرد و حتي مي خواست يكجا پررو پررو ببوستم. واه واه... راستي اسمشم كورش بود
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)
عسل كياني
خداي بزرگ منو در دهم ارديبهشت 1385 در شيراز به مامان و بابام و بقيه آدما هديه داد
آرشيو
February 2008
(13)
November 2007
(1)
August 2007
(6)
July 2007
(5)
دوستهاي عزيزم
آريوي ني ني
درسا موشه
رادين
آمار بازديد كنندگان
درباره ما
FarhoodFP
FarnooshFP
HoseinKB